Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

Friday, October 18, 2013

هالوین

امروز جمعه بود و کلی رایان هیجان داشت. روز اسباب بازی و کارتون بود توی مدرسه و قرار بود بعد از مدرسه هم بریم مهمونی هالوین. صبح ازم خواست که گردنبندی رو که میخوام امروز استفاده کنم اون انتخاب کنه و بعد هم خواست که اون برام رژ بزنه. راستش خیلی کیف داد. اسباب بازی با خودش "باز" رو برد و کارتون هم "اسکوبی دو". بعد از ظهر با هم اومدیم خونه و لباس لاکپشتهای نینجا رو پوشید با ماسک" زورو" و یک خنجر تو دستش که دقیقا نمی دونم مال کدوم شخصیت کارتونی بود. توی مهمونی جیکوب رو دید که دوست صمیمیش توی کمپ تابستون بود. بعدش هم کلی بازی و صورت رنگ کردن و مسابقه. آخرمهمونی من داشتم از خستگی میفتادم روی زمین که یهو گفت " میشه بریم طبقه بالا که من توی مسیر پیاده روی بدوم" باورم نمیشد که هنوز توان داره. اونقدر خسته بودم که حتی حوصله بحث هم نداشتم. بردمش بالا و اون هم چهار دور با سرعت دور زمین دوید و من مات و مبهوت نگاهش میکردم. مهمونی تموم شد و آقا پسر ما راضی شد که بیاد خونه. الان یه کارتون دیده و داره با کامپیوتر بابا بازی میکنه. از مبین اصرار که برو بخواب و از اون انکار و خواهش که یه کوچولو دیگه بیدار باشم.

No comments: