Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

Wednesday, January 19, 2011

سخاوتمندی
رایان مشغول غذا خوردن ، بابا وارد میشود
Ryan: it's mine. baba no, male rayane, mine.
بابا: آره رایان، غذای رایانه. من نمیخوام ازت بگیرم
رایان در حالی که سعی داره تمام توت ها رو به زور از توی بشقاب توی دو تا دست کوچولوش جا بده
No, daddy no, it's mine. blue berry is mine.
و بعد تا جایی که دهنش اجازه میده توتها رو میگذاره توی دهنش تا بابا نتونه ازش بگیره
بابا: رایان تو باید غذاتو با بابا شریک بشی. ببین من توتم رو میدم به تو، تو هم یکی بده به من
رایان توت بابا رو میگیره و به داراییهاش اضافه میکنه و دوباره میگه
It's mine. Blue Berry Rayane, baba naaaaaaaa.
و این سناریو هر وقت که رایان مشغول غذا خوردنه و بابا از راه میرسه تکرار میشه. ما که بچه دیگری نداریم تا به رایان یاد بدهیم وسایلش را با او شریک شود، پس تصمیم گرفتیم از رایان بخواهیم غذا و اسباب بازیهایش را با خرسی شریک شود. نتیجه این شد که خرسی تبدیل شده به دشمن شماره یک رایان. چند روزقبل از او خواستم اجازه دهد خرسی هم روی بالشش بخوابد، بلند شد و خرسی را بادودست برد بالای سرش و با تمام قوا پرتش کرد روی زمین و وقتی گفتم از خرسی معذرت بخواه که دردش آوردی بارها و بارها این کار را تکرار کرد
راستش دشمنی رایان با خرسی بعضی اوقات برای مامان سودمند است. مثلا
مامان: رایان غذا میخوری
رایان:نه
مامان: باشه، پس من و خرسی میریم غذا بخوریم، همه گلابیها هم مال خرسیه
و رایان قبل از مامان و خرسی خودش را به آشپزخانه میرساند و " خرسی نه" گویان مینشیند پشت میز
و ما هنوز نمیدانیم چگونه باید به او سخاوتمندی و حس شراکت با دیگران را بیاموزیم

1 comment:

لیلا مامان پویان said...

مریم جان من مطمئنم بدون هیچ تلاشی وقتش که برسه خودش حس شراکت رو یاد می گیره...