رایان میخوای روز هالووین چی بشی
I want to be butterfly!
نه مامان جون، دخترا پروانه میشن. یک چیز دیگه انتخاب کن
یک هفته بعد
رایان میخوای روز هالووین چی بشی
I want to be cowboy
من هم موافقم، بیا بریم توی سایت آمازون ببین کدوم یکی رو دوست داری تا برات سفارش بدم
جلوی کامپیوتر نشستیم و مامان یکی یکی همه کاستوم های کابوی رو به رایان نشون میده و رایان به شدت همه رو رد میکنه و میگه
It's not cowboy mommy, it's woody, I want to be cowboy
رایان جان، خوب وودی هم کابویه دیگه
No mommy, I dont want them
یک هفته بعد
رایان میخوای روز هالووین چی بشی
A big ghost
خیلی خوبه مامان، بیا بریم از آمازون یک کاستوم پیدا کنیم
باز هم بعد از دیدن کاستوم ها هیچ کدوم را نخواست و گفت
They are too scary mommy, I dont want them
دو روز مانده به هالووین
رایان میخوای روز هالووین چی بشی
I do not want to be anything, I want to be Ryan!!
مامان خیلی نظرات اقا پسرشو جدی نگرفت و چون خودش وقت نداشت از فائزه خواست که براش یک کاستوم انتخاب کنه. سرانجام کاستوم کابوی به لطف فائزه خریداری شد و دریغ از ثانیه ای هم که رایان حاضر به پوشیدن کاستوم مورد نظر بشه
1 comment:
mibini maryam che zood mostaghel mishan, man ke dar zaher narahat misham, amma dar baten zogh mikonam ke kare khodesh ro bokone
Post a Comment