Lilypie - Personal pictureLilypie Fifth Birthday tickers

Sunday, August 12, 2012

رایان و المپیک لندن

المپیک لندن اولین المپیک زندگی پسرم بود. تنها مسابقاتی که رایان بهش علاقه نشون داد مسابقات شیرجه بود. اون اولش ازم پرسید چرا میپرن تو آب؟ گفتم دارن مسابقه میدن. گفت کی میبره؟ گفتم هر کسی که اسپلش کمتری درست کنه. هر یه نفری که میپرید تو آب میپرسید که برنده شد یا نه؟ جواب و توضیح من هم که هر چی بود واسه نفر بعدی دوباره میپرسید که برنده شد یا نه؟؟  

دو بار آخر که به پارتی دعوت شدیم رایان رو هم با خودمون بردیم. پسر کوچولوم همیشه تنها کودک جمعه ولی این دوبار واقعا روسفیدمون کرد و من و مبین حسابی خوش گذروندیم . دفعه قبل رفت توی اتاق کناری و بدون توجه به سرو صدا کارتون نگاه کرد، این بار هم که صاحبخونه سگ داشت و رایان هر بار به یکی میگفت که ببرتش طبقه بالا تا با سگه بازی کنه

اینجا کمتر مینویسم و دلیلش هم اینه که رایان این روزها فقط انگلیسی حرف میزنه و من قاطی نوشتن فارسی و انگلیسی برای نوشتن شیرین زبونیهاش خیلی سخته. نوشتن احساسات خودم هم به انگلیسی لطفی نداره، خوب خودم نیستم دیگه. اینه که کمتر مینویسم

راستی امشب تولدمه، سرما خوردم و آب بینیم و چشمام ریزانه. بعد از ظهر شام رفتیم بیرون. الان هم با مبین نشستیم و داریم مراسم اختتامیه رو نگاه میکنیم. اخر هفته محسن و هدی ازدواج میکنند بعد هم میان شهر ما برای زندگی. پنجشنبه تعطیلاتمون شروع میشه و میریم کلیولند، شیکاگو و سه روزی هم خونه محمد و نینا در میشیگان. کلا همه چی ساکت و آرومه، این روزها داره خیلی بهم خوش میگذره

1 comment:

لیلا مامان پویان said...

تولدت مبارک مریم جان امیدوارم همیشه خوش باشی و سفر خاطره انگیزی پیش رو داشته باشی